عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی،دوست داشتن پیوندی خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال.
عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است ، دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با ان اوج میگیرد.
عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست ، و گذر فصل ها و عبور سال ها بر ان اثر میگذارد ولی دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی میکند.
عشق طوفانی و متلاطم است ، دوست داشتن آرام و استوار و پروقار و سرشار از نجابت.
عشق یک فریب بزرگ و قوی است ، دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی ،بی انتها و مطلق.
عشق د دریا غرق شدن است، دوست داشتن در دریا شنا کردن.
عشق خشن است و شدید و ناپایدار، دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار.
عشق تملک معشوق است ، دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست.
"دکتر علی شریعتی"